یک) جمهوری خلق چین به احتمال قریب به یقین زادگاه بحران بهداشتی عظیمی است که کرونا تقریباً در سر تا سر کره زمین به وجود آورده است. عدم شفافیت در خبررسانی، که ذاتی دیکتاتوریهاست، در این مصیبت نقشی مهم ایفا کرده است. با اینهمه چین و نیز بخش بسیار بزرگی از منطقه آسیایی اقیانوس آرام در مهار کرونا و بازگشت به زندگی عادی، به گونهای چشمگیر، از اروپا و آمریکا جلو افتادهاند.
تصادفی نیست که «مجمع جهانی اقتصاد» که هر سال در ماه ژانویه در داووس سوئیس برگزار میشد، امسال به سنگاپور نقل مکان میکند. شماری از صاحب نظران این جابهجایی را نشانه اعتماد روز افزون این مجمع به آسیا ارزیابی میکنند. آیا کوچ داووس به سنگاپور در سال ۲۰۲۱ به آن معناست که «مجمع جهانی اقتصاد»، پرچمدار سرمایهداری و جهانی شدن، از این پس به آسیا بیش از اروپا اطمینان دارد؟
دو) کرونا و پیامدهای آن به احتمال فراوان بر سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری در ایالات متحده آمریکا تأثیر گذاشته است. اگر بحران بهداشتی نمیبود، تولید داخلی آمریکا فرو نمیریخت و بازار کار این کشور دچار تزلزل نمیشد، آیا دونالد ترامپ انتخابات ریاستجمهوری را به جو بایدن میباخت؟
با توجه به شکاف بزرگی که بین مواضع دموکراتها و جمهوریخواهان بر سر مدیریت روابط بینالمللی وجود دارد، تردید نمیتوان داشت که جابهجایی در رأس مهمترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان بسیاری از دادهها را در نظام جهانی دگرگون میکند، از روابط میان دو سوی اقیانوس اطلس گرفته تا نقش سازمانهای بینالمللی و مسائل زیست محیطی و نقش واشینگتن در منطقه خاورمیانه از جمله در رابطه با ایران... نقش غیرمستقیم کرونا در ایجاد این دگرگونیها را نباید دستکم گرفت.
سه) کرونا و مصیبتهایش بر سیاستهای اقتصادی در جهان، بهویژه در دنیای پیشرفته، بهشدت تأثیر گذاشت. پیش از این همهگیری جهانی، هدف اصلی بانکهای مرکزی در آمریکا، انگلستان، منطقه یورو و بسیاری دیگر از قطبهای نیرومند اقتصادی، جلوگیری از بروز تنشهای تورمی از راه مبارزه با «پولپاشی» و کنترل نقدینگی بود. با ظهور پاندمی، فروریزی رشد اقتصادی و گسترش بیکاری، تزریق انبوه پول در شریانهای اقتصادی برای کمک به بیکاران و نجات مالباختگان به هدف اصلی دولتها بدل شد و حتی کشور سختگیری چون آلمان اجازه داد که بانک مرکزی اروپا در سرازیر کردن انبوه یورو به بازارها لحظهای تردید نکند.
تلاش برای دستیابی به بودجه متعادل، که پیش از پاندمی در مرکز سیاست اقتصادی اتحادیه اروپا جای داشت، زیر تأثیر همهگیری جهانی و در انتظار روزهای بهتر، به فراموشی سپرده شد. پرسش بزرگی که در حال حاضر شمار زیادی از اقتصاددانان را به خود مشغول کرده چنین است: آیا تورم بعد از حدود ۳۵ سال بار دیگر به اقتصادهای پیشرفته باز میگردد؟